سفــير دانايی، دانايی را هديه می دهد

سال اول

شماره 1

آشنايی با اديان بزرگ جهان

 

 

سفيـر دانايی
نشــريه اينترنتی

مقـــــالات

صفات مشترک ادیان ابتدايی

هندوئیسم و هندوها

بوداشناسی و آيين بودايی

کيش زردشتی

آیین يهوديت

آيين مسيحيت

دين اســلام

اوستا،  کتاب مقدس آیین زردشت

كتاب مقدس و آسماني دين زردشتيان "اَوِستا"ست و آن، مجموعه اي مي باشد كما بيش از مطالب مختلف كه بدون ارتباط و التصاق با هم آميخته شده و در حقيقت، باقيمانده از مجموعة بزرگتري از يك ادبيات باستاني و كهنسال است كه قسمت عمدة آن از ميان رفته و نابود شده است.  مهمترين قسمت اوستاي موجود در زمان ما"يَسنا" است و آن مشتمل بر"گاتها"، يعني سرودهاي خاص زردشت مي­باشد كه به لهجة محلي بسيار كهنسال (نزديك به زبان ودا) نگاشته شده و بعضي اطلاعات موثق و معلومات مطمئن در باب حيات و انديشه هاي زردشت از آن به دست مي آيد. قسمتهاي ديگر اوستا يعني "ويسپرد" ، " ونديداد"،  "يشتها" ( نغمات ستايش) و "خرده اوستا" (اوستاي كوچك) در مرتبة وثوق و اعتماد به پاي يسنا نمي­رسند؛ زيرا آن بخشها در قرون بعد تأليف شده و بيشتر در معرض قبض وبسط زندگاني جهاني قرا گرفته بوده اند.

آيين اوستا در ادوار بعد: از قطعات مختصر و كوتاهي كه از آثار باستاني زردشتيان عهد قديم در دست است اطلاع مبسوطي از چگونگي انتشار آن دين برفراز فلات ايران ودر دامنه هاي كوهستانهاي غربي (پاطاق) نمی توان به دست آورد، ولي معلوم است كه درهنگام تأسيس و بسط سلطنت كيان، شاهنشاهان پارس آن را دين رسمي دربار قرار دادند و آن دسته  ازشاهان ايران، كه بعد از كورش كبير - فاتح بابل در 538ق.م. وکسی كه امپراتوري كلدانيان را خاتمه داد -آمدند، به آن دين گردن نهادند. جريان وقايع درآن زمان سراسر مبتني بر حدس و مظنه است. همين قدر روشن است كه آيين زردشتي در ميان شاهزادگان و بزرگان آريايي نژاد به سرعت انتشار يافته و مسلماً درآغاز در بين آنها بر سر آن آيين جنگهاي شديد نيز به وقع پيوسته است تا انكه سرانجام در ايالت ماد (شمال غربي) ايران پيروان زردشت غلبة نهايي حاصل كردند و جماعت مغان درآن ناحيه به قبول و پشتيباني آن آيين تسليم شدند.
منشأ و هويت اين جماعت مغان تا حدي در پردة ظلمت تاريخ پنهان است. به ظاهر آنان از ريشه و اصل آريايي نبوده اند، ولي در ممالك و سرزمينهاي غربي ايران حتي در اورشليم، مركز يهود، معروف بوده اند و مهارت ايشان در صنعت سحر و جادو مشتهر بوده است (لغت ماژيك بدون شبهه از ريشة كلمة «مغ» اشتقاق يافته). دربابل حتي قبل از فيروزي قطعي كورش درآن شهر، مغها معروفيت زيادي داشته اند. ظاهراً در هنگام ظهور زردشت اين جماعت نخست برخلاف او برخاسته، ليكن بعد از چندي براي حفظ وضع اجتماعي و رواج صناعت خود بهتر آن ديده اند كه به درون حلقة آن دين درآيند و خود زمام پيشوايي و علمي روحاني آن آيين نوين را در سراسر ممالك خاورميانه در دست بگيرند.
كورش كبير خود زردشتي بوده است. ليكن به علل سياسي درآن دين چندان تعصب به خرج نداد وهنگامي كه سرزمين کلدانيان در قلمرو سلطنت او در آمد، مذاهب بابليها و عبادت مردوخ خداي آن شهرعظيم را حرمت نهاد. لكن شاهنشاهان ديگر ،جانشينان او ،مانند داريوش اول و خشايار شا، اين روش اعتدال را ترك كرده اند و به وضوح و صراحت تمام عبادت اهورامزدا را پيش گرفته اند و نام او را مانند خداوند زمين وآسمان در كتيبه هاي متعدد خود ثبت كرده اند. هرچند عقايد ايشان درست با مبادي زردشت، بنا برآنچه ازگاتها مستفاد می شود، منطبق نبود، ولي تحقيقاً پادشاهان هخامنشي در ايمان به اهورمزدا و فرشتگان او پايدار و محكم بوده اند. در آن زمان كه داريوش و خشايارشا به فتح روي زمين كمر همت استوار كرده بودند، با نيروي ايرانيان به اقليم اروپا حمله ور گشتند و خشايارشا كشور يونان را فتح كرد و اگر حادثة شكست سالاميس از پيشرفت او نشده بود، هر آينه دين زردشت در سراسر مغرب گسترده و عالمگير مي شد؛ با اين همه، در همين زمان قليل دين زردشتي به اوج عظمت خود رسيد و درجهان معروف شد و درافكار و تعاليم شارع و باني آن تغييرات و تعديلات بسيار روي داد و مبادي او بر حسب ضرورت و مقتضاي احتياجات زمان رنگ ديگر گرفت.

منبع : جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی ـ فرهنگی،1383 صص447 تا483.

©2007 tgh.ir